در ایامی هستیم که خلیفه ی اول و دوم اهل سنت(لعنت الله علیه) به حضرت زهرای مرضیه(س) جسارت نمودند وآن حضرت(س) را مورد آزار قرار دادند و فدک را غصب کردند در این زمینه مناظره ای را آماده کرده ام تا حقایق آشکارتر از قبل گردد!!
سنی:
من نمیتوانم باور کنم که خلیفه عمدا فدک را غصب نموده باشد و حال آنکه تمام بیت المال در تصرف او بود و نیازی به فدک نداشت.
شیعه:
آری احتیاجی نداشت،اما میخواست دست علی وزهرا از مال دنیا خالی باشد تا هیچ زمینه ای برای اقبال مردم به آنان نباشد.ابوبکر حق مسلم وقرآنی اهل بیت را نیز به همین جهت از آنها غصب کرد و به این بهانه که خمس مبلغ هنگفتی میشود و نمیتوان همه آن رابه ذوی القربی اختصاص داد آنها را از حق شرعی شان منع کرد.
سنی:
آیا شما حق رای و نظر را برای مجتهد جایز نمیدانید؟خلیفه ابوبکر وعمر اجتهادا چنین کاری را انجام داده اند و لذا اشکالی بر آنان وارد نیست.
شیعه:
اجتهاد در مقابل نص عقلا جایز نیست.معنای اجتهاد،کوشش به منظور استخراج نظر خداوند متعال به وضوح روشن میشود؛دیگر جایی برای اجتهاد باقی نمی ماند.هیچ فردی حق ندارد روی حرف خدا، حرفی بزند.جالب این است که خداوند متعال علی(ع) را به عنوان شاهد بر رسالت پیامبر پذیرفته است؛ اما ابوبکر ایشان را به عنوان شاهد نمی پذیرد!!
سنی:
منظورتان از اینکه خداوند متعال شهادت علی را پذیرفته است چیست؟
شیعه:
بر اساس مفاد آیه ی 17 سوره مبارکه هود خداوند علی (ع) را شاهد و گواه پیامبر معرفی نموده است.
سنی:
تاجایی که من در خاطرم هست،مراد از شاهد در این ایه، قرآن است نه علی (ع).
شیعه:
مفسرین اهل سنت با استناد به حدود سی حدیث مراد از شاهد را علی (ع) میدانند. خطیب خوارزمی مینویسد:«از ابن عباس پرسیده شد: مراد از شاهد در این آیه چیست؟ گفت: مراد خداوند، علی است که برای پیامبر شهادت داد»1*. آیا شهادت چنین کسی را رد کردن و به او توهین نمودن مورد رضایت خداوند متعال بوده است؟ این دیگر چه اجتهادی است که تا این حد مغایر با اصول اولیه ی دین مبین اسلام است؟! چرا باید چنین کسی را مورد ازار قرار دهند تا حدی که در خطبه ی شقشقیه بفرماید:«کسی که علی را اذیت کند مرا اذیت کرده است». بیایید و آن زمانی را در نظر بیاورید که شهادت علی وداد خواهی فاطمه رد شد و به آن دو فحش و ناسزا داده شد. حقوق حضرت زهرا(س) که پاره تن رسول خدا بود علنا و آشکارا در روز روشن به یغما رفت و زیر بنای ظلم وستم به آل پیامبر استوار شد. آیا وجدان به شما چه میگوید؟
سنی:
البه فاطمه(س) در اوایل غضبناک شد؛ لیکن بعدا بین ایشان و خلیفه اصلاح شد و با توجه به اینکه متوجه حقانیت اعمال خلیفه شد؛در نهایت امر از خلیفه راضی شد.
شیعه:
چنین نیست که میگویید. بخاری و مسلم نقل میکنند که:« فاطمه در حال خشم ابوبکر را ترک نمود و بر او غضبناک ماند و با او حرف نزد تا وفات نمود.سپس علی بر بدن وی نماز گذارد و او را شبانه دفن نمود و ابوبکر را برای دفن و کفن ونماز دعوت نکرد».
همچنین نقل شده است:« فاطمه در بستر بیماری به ابوبکر و عمر فرمود:خداوند و ملائکه را شاهد میگیرم که شما دو نفر مرا به خشم آوردید و رضایت مرا فراهم نکردید اگر پیامبر را ملاقات کنم به او از شما شکایت خواهم نمود»2*.
این احادیث را در کنار حدیث« فاطمه پاره ی تن من و میوه دل من و نور چشم من است. او روح بین دو پهلوی من است. هر که فاطمه را بیازارد مرا آزرده است و هر که مرا ازار دهد خدا را اذیت نموده است و کسی که فاطمه را به غضب آورد مرا به غضب آورده است»3* قرار دهید ونتیجه گیری کنید
سنی:
این اخبار صحیح است ولیکن در خصوص علی است که چون قصد ازدواج با ابوجهل را داشت، رسول خدا(ص) بر او غضب کرد و فرمود: هر که فاطمه را ازار دهد مرا ازار داده است.
شیعه:
زیبا نیست که انسان هر حرفی را از هر کسی بپذیرد مگر اینکه ابتدا در مورد سوابق آن فرد تحقیق وبرسی کند. این گونه اتهامات به کسی که آیه تطهیر در شأن اوست و ایه مباهله در مدح اوست و باب مدینه علم است نمیچسبد. کسی که تاریخ زندگی علی(ع) را بداند و اهل اندیشه باشد میتواند بفهمد که این احادیث تماما ساختگی و از جعلیات بنی امیه است. اخباری که در مذمت آزار دهندگان فاطمه(س) است؛ منحصر به این خبر نیست . از رسول اکرم(ص) نقل شده است:« مغضوب فاطمه مغضوب من است و مغضوب من مغضوب پروردگار متعال است. وای بر آن کس که در حق شوهرش، ظلم کند و وای برکسی که بر ذریه و شیعیان آنان ظلم روا دارد»4*. اگر این حدیث را در کنار حدیثی که قبلا عرض کردم مبنی بر اینکه ابوبکر و عمر مغضوب فاطمه گردیدند،بگذارید؛ نتیجه میشود که ابوبکر وعمر مغضوب پروردگار بودند و باز مجددا این نتیجه را در کنار آیه شریفه( اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم) در نظر بگیرید خواهید یافت که صراط مستقیم غیر صراط مغضوبین است و لذا صراط مستقیم غیر از صراط ابوبکر و عمر است؛ چرا که این دو جزء مغضوبین بوده اند.
ادامه دارد
...
پینوشت
:
1*: